از کجا شروع کنم؟

پاسخ خیلی ساده است..
از جایی که هستید!

اما شاید مهمتر از اون این سوال باشه که کجا هستم؟

فرض کنید میخواهید از من مسیری را که بلد نیستید تلفنی بپرسید. ابتدا لازم است بدانم شما دقیقا کجایید و چه امکاناتی مثلا وسیله نقلیه دارید یا نه و سرعت برای شما مهم است یا فاکتورهای دیگر مثل گذشتن از جای خاصی و از این قبیل فاکتورها کدام برای شما مهم است.
قدم بعدی این است که با توجه به نیاز شما و تجربیات و بلد بودن مسیر ، شما را از راهی به مقصد راهنمایی کنم که به همه خواسته هاتان برسید.
پس هدف شما سوال دومی است که باید پاسخ داده شود..
تا اینجا نقطه مبدا و مقصد را شناختیم .
همانطور که اشاره کردم ، لازم است امکانات در دسترس شما را بدانم. مثلا اینکه مجموعا چه مدت زمان فرصت دارید تا به اهدافتان برسید و روزانه چه مقدار میتوانید وقت بگذارید و این زمانی که اختصاص می دهید ، چه کیفیتی دارد.
حالا میرسیم به این موضوع که با توجه به همه شرایط ، برنامه عملی بریزیم که بتوانید به همه خواسته هاتان از نزدیکترین و مطمءن ترین مسیر برسید..
اما قبل از اینکه ادامه دهم اجازه دهید همینجا را دوباره بررسی کنیم و عملا ببینیم کجاییم ، چه میخواهیم و چه امکاتانی را باید بررسی کنیم.
اینکه کجای مسیر هستید ، دقیقا به این بستگی دارد که میخواهید چطور به مسیر نگاه کنید و مسیر شما از کدام سو باشد.
پس اجازه دهید داوطلبان آموزش زبان انگلیسی را به سه گروه کلی تقسیم کنم
شما ممکن است فقط علاقمند باشید. یعنی هدف خاصی را دنبال نمی کنید و صرفا به یادگیری زبان انگلیسی علاقمندید. مثل کسی که مقصد خاصی را در زمان خاصی دنبال نمیکند و فقط میخواهد مسیری را برود و از رانندگی خود لذت ببرد.

گروه دوم که ممکن است شما در آن قرار بگیرید ، کسانی هستند که هدف میان مدتی مقل سفرهای تفریحی و حتی کاری دارند اما یادگیری برایشان آنقدر جدی نیست که گلوگاههای حیاتی و خاصی در چیش داشته باشند و با سطح مقدماتی آشنایی با زبان انگلیسی میتوانند به اهداف کاری یا تفریحی خود برسند.

اما گروه سوم ، گروهی است که اهداف آکادمیک بسیار مشخص و رده بالایی مثل قبولی در آزمون آیلتس با نمره ۷ دارند. که شرایط خاصی را باید در برنامه مطالعاتی خود بگنجانند تا بتوانند در زمان مشخص به هدف ود برسند.

همانطور که پیداست ، گروه اول می تواند با کمترین راهنمایی و همراهی یک مدرس و یا حتی بصورت مستقل با سعی و خطا و وقت گذاشتن روی هر قسمتی از زبان انگلیسی که برایشان علاقه و کشش ایجاد کند ، به اهداف خود برسند.

گروه دوم که هدفمند و جدی تر این مسیر یادگیری را طی می کنند ،  ترجیحا نیازمند راهنمایی و همراهی مدرسی آگاه و دلسوز هستند که راه نزدیک شان را دوره نیندازد و بلکه راحت تر و دلپذیرتر آنها را به مقصد برساند . تا هم در وقت خود صرفه جویی کنند و هم در راه گم ، دلزده و خسته نشوند و مهمتر از همه اینکه به هدف خود برسند.

گروه سوم که بسیار جدی تر و در سطحی بالا یادگیری را دنبال می کند ، و اعلب زمان محدود و حجم بالایی از کار را دارند ، بدون همراهی یک مدرس حرفه ای به مقصود خود نخواهند رسید.

تا اینجا شما دانستید که کجا استاده اید و چقدر ممکن است در مسیر یا دور از مسیر یادگیری خود باشید.

اما اگر بخواهید دقیق تر بدانید ، باید بگویم برای گروه اول از آنجا که محدودیت زمانی و هدف خاصی تعیین نمی شود ، از هر مسیر دلخواهی ممکن است به یادگیری در حد علاقمندی خود برسند و جهت یابی و برنامه ریزی عملا چندان نقشی ایفا نمی کند.

گروه دوم هم معیار بسیار ساده ای برای ارزیابی خود دارند و اینکه آیا الان توانایی حداقل مکالمات را دارند یا خیر و اگر ندارند یعنی اینکه نیاز دارند برنامه هدفمند و زمانبندی شده مشخصی برای خود ترتیب بدخند که بهتر است تحت نظر یک مدرس دلسوز و آگاه باشد.

اما معیار اولیه برا گروه سوم ، این است که حداقل لازم است از سطح پیشرفته زبان انگلیسی آگاهی داشته باشند و توانایی استفاده از این آگاهی و دانش عملا در آنها نهادینه شده باشد تا بتوانند وارد مسیر آیلتس شوند.اگر هنوز به این حد توانایی نرسیده اند ، لازم است از جایی که گروه دوم استاده است شروع کنند.
در مقاله بعدی راجع به نقطه شروع و دستورالعمل دقیق شروع مسیر با شما سخن خواهم گفت.